کانون قرآن وعترت دانشگاه بجنورد
گزارش کار کانون قرآن وعترت ومتونی مبتنی برزندگی ائمه اطهار(ع) وآیات قرآن
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 14:45 ::  نويسنده : محمد اکبری

 

اسم من غرور است. من سر تو کلاه مى‌گذارم.
من تو را از مقصدى که خدا برايت قرار داده گمراه مى‌کنم ...
زيرا تو بايد به راه خودت بروى.
من تو را از اين که از زندگى خود رضايت خاطر داشته باشى باز مى‌دارم ...
زيرا تو استحقاق بيشترى در زندگى دارى.
من تو را از اين که آرامش درونى داشته باشى باز مى‌دارم ...
زيرا آنقدر وجود تو را تسخير کرده‌ام که هرگز نمى‌توانى ديگران را ببخشى.
من تو را از پارسايى و پرهيزکارى باز مى‌دارم ...
زيرا تو از پذيرش خطاهايت سر باز مى‌زنى.
من تو را در ديدن واقعيت‌ها گمراه مى‌کنم ...
زيرا تو به جاى آن که از پنجره به بيرون نگاه کنى بيشتر در آينه نگاه مى‌کنى.
من تو را از داشتن دوستان واقعى محروم مى‌کنم ...
زيرا هيچکس خودِ واقعى تو را نخواهد شناخت.
من تو را از داشتن عشق حقيقى محروم مى‌کنم ...
زيرا عشق حقيقى نيازمند فداکارى و از خود گذشتگى است.
من تو را از شکر کردن به درگاه خدا باز مى‌دارم ...
زيرا تو را متقاعد مى‌کنم که بايد همه چيز را در خودت جستجو کنى.
اسم من غرور است. من سر تو کلاه مى‌گذارم.
تو مرا دوست دارى ...
زيرا فکر مى‌کنى که من هميشه مراقب تو هستم.
امّا اين‌ها واقعيت ندارد.
من در صدد هستم که تو را گمراه کنم و از تو آدم نادانى بسازم.
خدا چيزهاى بسيارى را در اين دنيا براى تو قرار داده است، من هم قبول دارم، ولى نگران نباش...
اگر به من اعتماد داشته باشى و به من بچسبى
هرگز نخواهى فهميد
 
شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری

"یا حبیب الباکین"

 

«گر بگویند مرا با تو سر و کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست»

                                               سعدی

 

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی

افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم

با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را

بخشیده به همسایه، چه قران کریمی

در خانهء زهرا همه معراج نشینند

آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم

می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتش مزن آتش  در و دیوار دلش را

جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم

پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری
دوستان، خوش آمدین!   


اولین گناه کبیره: "شرک به خدا"

بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست و مشرک محروم از بهشت است!

 
خوب، حالا اصلا شرک یعنی چی؟ یعنی ما به جای خدا یه انسان یا شاید شیء و یا حتی احساسی دیگه رو عزیز تر (با عزت تر) بدونیم - یعنی چی؟-
یا شاید در کنار خدا چیزی رو همتای خدا بدونیم. - خوب یعنی چی؟- همین طور که بعضی وقتها به خدا فکر میکنیم به غیر خدا هم فکر میکنیم....  همه ی ما!! اینطور نیست؟

تا حالا به این فکر کردید؟ ما چرا بعضی ها رو یا بعضی حالت ها یا بعضی رفتار ها و چیز ها رو خیلی دوستشون داریم، حتی بیشتر از خدا!؟
واقعا تکیه گاهی قوی هستن برای ما؟ شایدم خودمون رو دست کم میگیریم که خودمون رو از خدا دور میدونیم...


فکر میکنم گناه موجب میشه خودمون رو دست کم بگیریم!


شاید بگید نــــــــــــــــــــــــــــه  ما خدا رو بیشتر از هر چیزی دوست داریم، بیشتر از هر چیزی براش ارزش قائلیم و ....
پس چرا بعضی وقتها تو زندگی بن بست رو حس میکنیم، اشتباه میکنیم، نا امید میشیم ،خسته میشیم و شرمنده (حتی از خودمون) .... ؟
اصلا چرا باید خدا رو دوست داشت؟!
.
.
.
چی کم داریم؟ وجود چه حسی رو نیاز داریم؟
آرامش میخوایم؟
آرامش یعنی چی؟

فکر میکنم آرامش فقط خداست و هیچ سختی و مشکلی نیست مگر اینکه در نهایت به آرامش برسه! پایان هر سختی آرامشه حتی اگر سالیان سال طول بکشه، چون آخرین پشت و پناهی که بنده ها بهش رو میارن خداست البته اکثرا بعد نا امیدی از خلق خدا، و آخرین جایی که آرامش بخش ماست،...

همون خدایی که به زور میخواد به ما کمک کنه ولی ما بعضی وقتها دستش رو رد میکنیم و حتی اصلا نگاهش نمیکنیم....

عجب بی معرفتیم که از همون اول به خدا ایمان نداریم......
براتون پیش نیومده؟

و در آخر اینکه چرا از بهشت محروم؟  چون با این بی مهری، خودمون رو از رحمت خدا محروم میکنیم، خودمون خودمون رو به بی راهه میبریم.

وگرنه که از خدا مهربون تر کجا؟

  شاد باشید و آرام        

شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری
علم، مانع سقوط انسان علم، مانع سقوط انسان
يکي ديگر از عوامل مهم و مؤثر در جلوگيري از سقوط آدمي، «علم» است. علم موجب مي‌شود که انسان راه را از چاه تمیز دهد و با تشخيص راه مستقیم از راه‌های انحرافی، به مسيري که به سقوط منتهي مي‌شود، وارد نگردد.
شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری
تمسّک به ثقلين، مانع سقوط انسان تمسّک به ثقلين، مانع سقوط انسان
يکي ازموانع مهم براي سقوط و تباهي انسان، تمسّک به ثقلين است. پيامبر اکرم«صلي‌الله‌عليه‌وآله وسلّم» بر اين موضوع اساسي بسيار تأکيد کرده و مکرّراً فرموده‌اند که اگر مي‌خواهيد گمراه نشويد و دچار سقوط نشويد، بايد به يک دست شما قرآن و به دست ديگر، عترت باشد...
شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری
اینم یه داستان از عاشقای واقعی.........
 
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه بایک ماشین تصادف کرد و آسیب دید.
 عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاهرساندند.
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند.
 سپس به او گفتند: "باید ازشما عکسبرداری بشود تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی  ندیده باشد.
پیرمرد غمگین شد، گفت عجله داردونیازی به عکسبرداری نیست.
پرستاران از او دلیل عجله اش راپرسیدندگفت زنم در خانه سالمندان است.
هر صبح آنجامی روم و صبحانه را با او می خورم.
 نمی خواهم دیرشود!پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.
پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد.
چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد!
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داندشما چه کسی هستید،چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت:اما من که می دانم او چه کسی است..!
شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری

روزى يک استاد دانشگاه شاگردان خود را به مباحثه طلبيد. او در کمال اعتماد به نفس از دانشجويانش پرسيد: آيا خداوند همه موجودات را آفريده است؟
يکى از دانشجويان با شجاعت پاسخ داد: بله.
استاد پرسيد: هر موجودى را؟
دانشجو جواب داد: بله هر آن چه را که وجود دارد.
استاد گفت: در اين صورت اين جمله که خداوند شيطان را هم آفريده، درست است. چرا که شيطان هم وجود دارد.
دانشجو نتوانست به اين پرسش پاسخ دهد و ساکت ماند.
استاد با حالتى حاکى از احساس خشنودى با خود اين طور انديشيد که بار ديگر توانسته است اثبات کند که ايمان و اعتقادات مذهبى چيزى جز افسانه نيست.
در همين حال ناگهان دانشجوى ديگرى دست بلند کرد و پرسيد: استاد آيا سرما وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد. آيا تو تا به حال سرما را احساس نکردى؟
دانشجو با کمال احترام پاسخ داد: استاد در واقع سرما وجود ندارد. بر پايه نتايج دستاوردهاى دانش فيزيک، سرما در واقع عبارت است از فقدان کامل يا غيبت کلى گرما. يک شىء را تنها زمانى مى‌توان مورد مطالعه قرار داد که انرژى از خود ساطع کند و انرژى هر جسم به صورت گرما ساطع مى‌شود. بدون گرما اشياء ساکن و فاقد نيروى جنبش هستند و نمى‌توانند از خود واکنش نشان دهند. اما سرما وجود ندارد. ما خود واژه سرما را ابداع کرده‌ايم تا پديده فقدان گرما را به کمک آن توصيف کنيم.
دانشجو در ادامه پرسيد: تاريکى چطور استاد؟ آيا به نظر شما تاريکى هم وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.
دانشجو باز گفت: شما بازهم اشتباه مى‌کنيد استاد. تاريکى نيز چيزى جز فقدان کامل نور و روشنايى نيست. از نظر فيزيکى مى‌توان نور و روشنايى را مورد مطالعه قرار داد اما تاريکى را خير. اگر نور را از منشور عبور دهيم، رنگ‌هاى گوناگونى براساس طول موج امواج نورانى از آن خارج مى‌شود. تاريکى نيز عبارتى است که ما از آن براى توصيف حالت فقدان نور استفاده مى‌کنيم.
در پايان دانشجو از استاد پرسيد: شيطان چطور؟ آيا شيطان هم وجود دارد؟
خود وى ادامه داد: شيطان نيز بر غيبت خداوند در دل انسانها و حالت دورى از عشق، بخشش و ايمان دلالت دارد. عشق و ايمان همانند نور و حرارت هستند. اين دو وجود دارند و فقدان آنها است که شيطان نام گرفته.
اين بار نوبت استاد بود که حرفى براى گفتن نداشته باشد.
نام اين دانشجو آلبرت اينشتين بود.

 

شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : محمد اکبری

 

آيا اين توانايي را داريد كه در عرض 30 ثانيه 10 عيب درباره يكي از اطرافيانتان يادداشت كنيد ؟

آيا در طول روز بيشتر به معايب مردم مي انديشيد ؟

آيا دوستان زيادي داريد ؟

در طول يك ماه آينده هر روز يكي از موارد زير را رعايت كنيد يا حداقل سعي در انجام آن نمائيد . در پايان ماه ؛ شما دوستان زياد ؛ روحيه اي شاد و محيطي دلپذير خواهيد داشت :
 

1) امروز در رفتار ديگران دقت كنيد و كارهاي نيك آنها را به ذهن بسپاريد .

2) اگر مي خواهيد خدا در مقابل اشتباهات شما گذشت داشته باشد ؛ شما هم نسبت به خلق خدا گذشت نشان دهيد .

3) امروز هنگامي كه عمل بدي از كسي ديديد به خود برگرديد و ببينيد مشابه آن عمل از شما سرزده است يا خير ؟

4) به دوستي كه مدت ها از او خبر نداريد تلفن كنيد .

5) به نقاط ضعف خود فكر كنيد .

6) شخصي را كه دوست نداريد , در نظر آوريد و سعي كنيد يك صفت مثبت براي او در ذهن بيابيد .

7) امروز هنگام ايراد گرفتن از كسي , فكر خود را متوقف كنيد .

8) امروز حداقل يك بار قضاوت منفي خود را در مورد اشخاص به مثبت تبديل كنيد .

9) اگر در جمعي هستيد كه بدي كسي را مي گويند , آنجا را ترك كنيد .

10) به يكي از اقوام پير خود تلفن بزنيد و احوال او را بپرسيد .

11) براي تمام كساني كه در طول روز مي بينيد يك صفت مثبت بيابيد .

12) با اقوام معاشرت كنيد و به  ديدن آنها برويد .

13) به يكي از همسايگان خود , پيشنهاد كمك كنيد .

14) بدانيد كه فكر منفي قبل از هر چيز ذهن خود شخص را آلوده مي كند .

15) فكر كنيد كه بهترين صفت , ديدن خوبي ديگران است .

16) اگر كسي در مورد شما بدگويي كرده به حرفي كه زده توجه كنيد و درس بگيريد .

17) امروز در يك مورد اگر حق با شما است به ديگري آن را واگذار كنيد .

18) امروز اگر اشتباه كرديد فورا عذر خواهي كنيد .

19) اگر خواستيد فكر بد در مورد كسي كنيد فورا دعا كنيد .

20) لنز دوربين را به سمت خودمان برگردانيم عيبهاي خودمان هم ديدني است .

21) هنگام خريد سعي مي كنيد ميوه هاي سالم را بخريد . در انتخاب افكار سالم هم همين كار را كنيد .

22) همه مردم دنيا مخلوق خدا هستند . دل هر ذره را كه بشكافي آفتابي اش در ميان بيني .

23) از خانواده خود دعوت كنيد .

24) هنگام عبادت , براي تمام مردم دنيا مخصوصا نزديكان خود دعا كنيد .

25) امروز از كسي براي انجام كاري كمك بگيرد و از او تشكر كنيد .

26) بعد از گفتن اسم ديگران از كلمات جان يا عزيز استفاده كنيد .

27) از مقابله به مثل در برابر كار بد ديگران پرهيز كنيد .

28) از شكستن دل ديگران و به رخ كشيدن عيبهايشان صرفنظر كنيد .

29) هنگام صحبت با مردم به چشم آنها بنگريد .

30) ضرب المثل قديمي مي گويد : چاه مكن بهر كسي / اول خودت دوم كسي

فراموش نكنيد كه هر توصيه مربوط به يكروز است! 

درباره وبلاگ

به وبلاگ کانون قرآن وعترت دانشگاه بجنوردخوش آمدید
آرشيو وبلاگ



ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 73
بازدید کل : 24299
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1